loading...
آرزو
تنها بازدید : 1 شنبه 14 دی 1392 نظرات (0)

زندگی تعریف زندگی بستگی به شرایط و روحیات انسان در زمانهای مختلف دارد شاید زندگی قند و عسل تنها باشد که می شود خوش زندگی شاید زندگی سخت و درد آوار باشد که می شود مردگی شاید زندگی مثل خطوط کتاب تکراری و عادتی باشد که می شود روز مرگی اما خوب می دانیم که حتی به بازار میوه فروشان هم که برویم میوه جدا کردنی نیست، درهم است! زندگی هم درهمی است از تعاریف بالاو بقول شاعر یادمان نرود که گل و خار همسایه دیوار به دیوار همند!! زندگی ممکن است در میان اشکهای شبانه جلوه کند و اینکه از شدت تنهایی و بی کسی خود را تنهاترین تنها بدانی و ندانی چرا آمدی چه می کنی و به کجا خواهی رسید!! شاید بر عکس شبی از شدت خوشحالی و خبر خوش نتوانی حتی پلک روی پلک بگذاری شاید تمام تلاش در زندگی آن باشد که به بالاترین قله موفقیت برسیم و بتوانیم از بالای بالا به پایین پایین نگاه کنیم و پیش خود بگوییم بالاترین بالا شدم!!! شاید در آن بالای بالا حسرت آن پایین پایین را بخوریم که چرا خوب ندیدیم! چرا خوب جوانی نکردیم چرا زود گذشتیم !شاید اصلا همان پایین بودن و فرشی زندگی کردن بهتر از این بالا آمدن بود و عرشی زیستن بود! نمی دانم چرا در زندگی گاهی سر نخواستن ما دعواست!! گاهی برای دیدنمان همه مشتاق!! نمی دانم چرا گاهی همه روبروی همند و هیچکس با هیچکس یار نیست نمی دانم چرا گاهی در زندگی همه در یک سو قرار دارند و تو در سوی دیگر! و نمی دانم چرا گاهی همه در یک سوییم و همه موافق هم! العجب از یار کشی زندگی!! کم و بیش همه ی ما همین گونه زندگی را لمس نموده ایم دوستدارم زندگی را اینگونه تعریف کنم زندگی یعنی محبت،زندگی یعنی گذشت از خطای یکدیگر! زندگی یعنی عاشق شدن و عاشق ماندن و با عاشق جان دادن! زندگی یعنی فراموش نکردن خاطرات شیرین گذشته و امید داشتن به آینده ای روشن زندگی یعنی...........

تنها بازدید : 1 شنبه 14 دی 1392 نظرات (0)

عشق يعني چي؟

 


مي گفت عاشقم ، دوستش دارم و بدون او هيچم و براي او زنده هستم...

او رفت و تنها ماند ....

زندگي کرد و معشوق را فراموش کرد...

از او پرسيدم از عشق چه مي داني ؟ برايم از عشق بگو....

گفت:عشق اتفاق است بايد بشيني تا بيفتد!!!

 


گفت:عشق آسو دگيست ,خيال است...خيالي خوش...

گفت:ماندن است ....فرو رفتن در خود است....

گفت:خواستن و گرفتن و براي خود کردن است....

گفت: عشق ساده ست ، همين جاست دم دست و دنيا پر شده از
 
عشقهاي زود....

گفت: عشق دروغي بيش نيست....

 

 


گفتم: تو عاشق نبودي و نيستي........

گفتم:عشق يک ماجراست ، ماجرايي که بايد آن را بسازي....

گفتم:عشق درد است ...

گفتم:عشق رفتن است عبور است ، نبودن است...

گفتم: عشق تضاد است....

گفتم:عشق جستجوست ، نرسيدن است...... نداشتن و بخشيدن است....

گفتم:عشق آغاز است , دير است و سخت است....

گفتم:عشق زندگيست ولي از يه نوع ديگه.....



به فکر فرو رفت و گفت عاشق نبوده ام ...

گفتم عشق راز است ....

راز بين من و توست و بر ملا نمي شود ....

هيچ وقت پايان نمي يابد . مگر به مرگ.....

آهي سردي کشيد....

ديگه هيچي نگفت....

 

سرشو انداخت پائين و آروم از پيشم رفت....

تنها بازدید : 1 شنبه 14 دی 1392 نظرات (0)
گاهی باید احساس نکنی ، تا احساست کنند ! گاهی باید کسی باشی که نیستی ، تا کسی که بودی باشی ! گاهی باید چشم ها را بست ، تا تو را ببینند ! گاهی باید خوابید ، تا شاید بیدارت کنند ! گاهی باید رفت ، تا بودنت احساس شود ...! حوصـــله خوانــدن ندارم حوصـــله نوشتــن هم ندارم این همـــه دلتنـــگی دیگر نه با خــواندن کم می شود ، نه نوشـــتن... دلـــم تو رامی خـــواهد! فقــــط همــــین! آری فقط همین
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 32